مطابق با نظر شیعه، بعثت پیامبر اسلام در ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل و در چهل سالگی ایشان واقع شد. عید مبعث از اعیاد بزرگ مسلمانان به شمار می رود.
مفهوم مبعث
«مبعث» اسم زمان از ریشه «بعث» است، و بَعْث در لغت برانگیختن و روانه کردن چیزى است. بِعْثَت در فرهنگ اسلامى عموما به معنای برانگیختن و برگزیدن پیامبران از سوی خداوند برای هدایت مردم است که آغاز رسالت هر پیامبر می باشد.
تاریخ بعثت پیامبر اکرم
به روایت اهل سنت، حضرت محمد صلی الله علیه و آله روز دوشنبه هفدهم یا هجدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان، به پیامبری مبعوث گردیده اند.
اما اجماع عالمان شیعه بر آن است که مبعث آن حضرت در روز بیست و هفتم ماه رجب سال چهلم عام الفیل (مطابق با سال ۶۱۰ میلادی) صورت گرفت. روایات دال بر این مطلب در منابع شیعه بسیار است، از آن جمله شیخ کلینی با سند خود از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «روزه بیست و هفتم رجب را فراموش نکن، زیرا آن روزی است که محمد به نبوّت گماشته شد.»
شیخ صدوق و شیخ طوسی هم این را روایت کرده اند. و نیز روایات دیگری که دال بر این موضوع است از سایر ائمه یا صحابیان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است.
مطابق روایت فریقین، آن حضرت به هنگام بعثت، چهل ساله بوده است.
چگونگی بعثت پیامبر اکرم
مطابق با آنچه در منابع آمده است، در حالی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غار حرا (کوه نور) در حوالی مکه معظمه به عبادت و نیایش میپرداخت، جبرئیل بر وی نازل شد و بر وی آیاتی از قرآن مجید را به عنوان طلیعه نبوت نازل نمود. نخستین آیاتی که بر آن حضرت فرود آمد، آیههای سوره ۹۶ قرآن مجید یعنی سوره علق بود
امام حسن عسکری علیه السّلام در توصیف بعثت نبی اکرم صلّی اللّه علیه و آله بود، می فرماید: «... تا این که به چهل سالگی رسید، و خداوند قلب کریمش را بهترین و والاترین و خاشعترین و مطیعترین قلبها یافت. پس به درهای آسمان اجازه داد و آنها بازشدند و به ملائکه اجازه داد و آنها نازل شدند و در این حال محمد صلّی اللّه علیه و آله به آنها مینگریست. پس رحمت از طرف عرش بر وی نازل شد و او به روح الامین (جبرئیل) نگاه میکرد، جبرئیل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تکان داد و گفت: ای محمد! بخوان، محمد فرمود: چه چیزی را بخوانم؟ گفت: ای محمد! «اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّک الْاَکرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ...». (قرآن را) به نام پروردگارت -که هستی را آفرید- بخوان، همو که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو که با قلم تعلیم داد و آن چه را که انسان نمیدانست به او آموخت.
سپس آنچه را که میبایست بر او نازل کرد و خودش به سوی پروردگارش بالا رفت. محمد صلّی اللّه علیه و آله از کوه پایین آمد در حالی که عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهی او را مدهوش خود کرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چیزی که اضطرابش را بیشتر میکرد، این بود که میترسید، قریشیان او را تکذیب کرده و او را به دیوانگی نسبت دهند، در حالی که او عاقلترین مردم و گرامیترین آنان بود و مبغوضترین چیزها در نظر او شیاطین و اعمال دیوانگان بود؛ بنابراین، خداوند اراده کرد که قلبش را مملوّ از شجاعت نماید و به او فراخی دل عنایت فرماید. برای همین از کنار هر سنگ و درختی که رد میشد، میشنید که میگفتند: «السّلام علیک یا رسول اللّه».
به روایتی، همین که پیامبر وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه خدیجه کبری سلام الله علیها منور شد و آن بانوی پرهیزکار پرسید: ای محمد! این چه نوری است که در تو مشاهده میکنم؟ حضرت فرمود: این نور پیامبری است، بگو: لا إله الا الله، محمد رسول الله. خدیجه گفت: شهادت میدهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. بدین گونه خدیجه نخستین کسی بود که به همسرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد
از میان مردان نیز امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، به محض دیدن چهره نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله به وی ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری کرد. از آن پس پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار خانه خدا نماز میگذارد و خدیجه سلام الله علیها و علی علیهالسلام بر او اقتدا میکردند و نماز میخواندند.این سه نفر، با جان و مال و هستی خویش اسلام را پرورانده و فراگیر نمودند.