حضرت فاطمه معصومه علیها السلام در اول سال ۱۷۳ هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند.حضرت معصومه در ۲۸ سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری قمری در قم به شهادت رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.
آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود حضرت زهرا سلام الله علیها بود.در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والاداشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود) معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی» : (کسی که حضرت معصومه علیها سلام را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است).
مقام علم و عرفان او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم: «السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه» :
(سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر).و باز می خوانیم: «السلام علیک ایتها الطاهره الحمیده البره الرشیده التقیه الرضیه المرضیه»: (سلام بر تو ای بانو پسندیده نیک سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاک طینت، پاک روش، شایسته و پسندیده).بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست که حضرت رضا علیه السلام در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوییم: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فان لک عندالله شانا من الشان».
(ای فاطمه! در بهشت از من شفاعت کن چرا که تو در پیشگاه خداوند دارای مقامی بس ارجمند و والا هستی).امام صادق علیه السلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه علیها سلام در توصیف قم سخن گفته و آن مکان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود: به زودی بانویی از فرزندانم به سوی آن کوچ کند که نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.
خاندان عصمت پیامبر در انتظار آن بودند که این دختر ممتاز چشم به این جهان بگشاید تا قلب و روی آنان را به دیدار خود روشن و منور گرداند. آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا علیه السلام و دودمان نبوت و آل علی علیه السلام پیام آور شادی مخصوص و پایان بخش انتظاری عمیق و شور آفرین بود زیرا حضرت نجمه فرزندی جز حضرت رضا علیه السلام نداشت و مدتها پس از حضرت رضا نیز دارای فرزندی نشده بود.
از آنجا که سال ولادت حضرت رضا علیه السلام یعنی سال ۱۴۸ هجری قمری و سال ولادت حضرت معصومه علیها سلام سال ۱۷۳ و بین این دو ولادت بیست و پنج سال فاصله بود و از طرفی امام صادق علیه السلام ولادت چنان دختری را مژده داده بود، از این رو خاندان پیامبر بی صبرانه در انتظار طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیها سلام بودند.
هنگامی که وی چشم به جهان گشود براستی که آنروز برای اهل بیت عصمت بخصوص امام هشتم و حضرت نجمه سلام الله علیه روز شادی و سرور وصف ناپذیر و از ایام الله بود زیرا اختری از آسمان ولایت و امامت طلوع کرده بود که قلبها را جلا و شفا می داد و چشمها را روشن می کرد و به کانون مقدس اهل بیت علیهم السلام گرمی و صفا می بخشید
این سوال که پیامبر اسلام با آنکه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا را بیشتر دوست می داشت و به او بیشتر اعتبار می داد. سوالی است که درباره حضرت معصومه علیها سلام نیز صادق است که چرا حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با داشتن دختران بسیار به حضرت معصومه علیها سلام توجه می کرد و در میان آنها این دختر به آن همه مقامات نایل شد. پاسخش این است که در آیات قرآن و گفتار پیامبر و امامان به طور مکرر معیار, داشتن علم، تقوا و جهاد و سایر ارزشهای والای انسانی است.
براستی که حضرت معصومه علیها سلام همچون جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در معیارهای ارزشی اسلام یکه تاز عرصه ها و در علم و کمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملکوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود.همان گونه که پیامبر (ص) در شان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «فداها ابوها» : (پدرش به فدایش باد)، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نیز در شان حضرت معصومه علیها سلام فرمود: «فداها ابوها»حضرت معصومه علیها سلام همنام حضرت فاطمه زهراست دراین نام رازها نهفته است. یکی از رازها این بود که در علم و عمل از رقبای خود پیشی گرفته و دیگر این که از ورود شیعیان به آتش دوزخ جلوگیری می نماید.
همچنین از نظر کمالات علمی و عملی بی نظیر است دیگر این که گرچه مرقد مطهرش آشکار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مکاشفه ای که برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا امام صادق علیهم السلام فرمودند: «کسی که مرقد حضرت معصومه علیها سلام را زیارت کند به همان مقصودی نایل خواهد شد که از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می شود. از دیگر مشابهت های حضرت معصومه علیها سلام به حضرت زهرا فداکاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیها سلام نیز آن چنان تلاش کرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید.
یعنی حضرت معصومه علیها سلام نیز با کاروانی از حجاز به سوی خراسان برای دیدار چهره عظیم ولایتمداران عصر یعنی برادرش حضرت رضا علیه السلام حرکت کرده تا یار و یاور او باشد ولی در مسیر هنگامی که به سرزمین ساوه رسید دشمنان خاندان نبوت در یک جنگ نابرابر بستگان و برادرش را به شهادت رساندند و با ریختن زهر در غذایش او را مسموم ساختند که بیمار شد و به قم آمد و پس از شانزده روز سکونت در قم به شهادت رسید
همان گونه که حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می کرد، حضرت معصومه علیها سلام نیز چنین بود. روایاتی که از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولایت علی علیه السلام است که با اثبات ولایت او ولایت امـامـان معصوم نیز ثابت می شود.
برای نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل می کنند که فرمود: پیامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روی پرده ای در قصر بهشت دید که چنین نوشته شده: «لااله الا الله محمدا رسوله علی ولی القوم» : (معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است) و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعت علی هم الفائزون» (شیعیان علی رستگارند).نیز با چند واسطه از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود:«الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»: آگاه باشید! کسی که با حب آل محمد از دنیا برود شهید از دنیا رفته است).
یکی از روایات او که با چند واسطه به حضرت زهرا سلام الله علیها می رسد این است که:حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: آیا سخن رسول خدا را فراموش کرده اید که در روز عید غدیر خم فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم علی هم مولا و رهبر او است و نیز به علی فرمود: نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسی به موسی (ع) است.به این ترتیب می بینیم حضرت معصومه علیها سلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جای پای حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت و همچون او در عرصه جهاد و تلاش برای اثبات حق کوشید تا جایی که جانش را فدای ولایت نمود و شهد شهادت نوشید.
شخصیت های بزرگ دین ارج و منزلت بسیار والایی برای حضرت معصومه علیها سلام قائل بودند و هستند و او را با حضرت زهرا سلام الله علیها مقایسه می کنند:
مرجع شیعیان جهان حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره)مکررا کنار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها می آمد و در آنجا با تضرع و تواضع خاص آن حضرت را واسطه قرار می داد و به مناجات می پرداخت.
تحقیق پیرامون تولد و سن حضرت فاطمه معصومه(س)
اهلبیت پیامبر(ع) چهره هاى پرفروغى به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضیلتها مى درخشد؛ درخشانترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت؛ فاطمه کبرى فرزند پاکیزه موسى بن جعفر(ع) است.
که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش زلال ایمان مىنوشند و عارفان با گذر بر زندگى فرزانه وارش و درک لحظه هاى آسمانى شدنش، درهاى عروج را به روى خود مى گشایند و بوى وصال را در گستره زمین منتشر مى سازند.
او والاترین دختر موسى است و از اینروست که هر گاه نامى از پدر برده شود، یادى از او نیز به میان مى آید و به این مناسبت در ویژه نامه موسى بن جعفر(ع) لحظات مان را با نام و یاد وى عطرآگین مى سازیم.
با اذعان به این حقیقت که پیرامون زندگانى حضرت فاطمه معصومه(س) تحقیق کاملى صورت نپذیرفته است، به خاندان، اوضاع سیاسى، عصر تولد، و نظراتى که پیرامون تولد حضرت ارائه شده است، مى پردازیم.
سرود شکفتن تولد فاطمه معصومه(س) براى اهلبیت(علیهم السلام) اهمیتى خاص داشت زیرا این خبر قبل از تولد بارها توسط امام صادق(ع) اعلام مىشد و به این ترتیب از همان ایام شیعیان به شناخت مقام والاى وى فرا خوانده مى شدند.
از جمله آنگاه که گروهى از شیعیان رى نزد امام صادق(ع) آمدند، حضرت فرمود: آفرین بر برادران ما از اهل قم.
آنان گفتند: ما اهل رى هستیم.
ولى امام همان جمله پیشین را تکرار فرمود.
و ادامه داد:
«الا ان لله تعالى حرما و هو مکه.
الا ان لرسول الله حرما و هو المدینه الا ان لامیرالمؤمنین حرما و هو الکوفه الا ان حرمى و حرم ولدى بعدى قم الا ان قم کوفتنا الصغیره.
الا ان للجنه ثمانیه ابواب ثلاث منها الى قم.
تقبض فیها امراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بن موسى.
تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم».
«براى خداوند حرمى است که مکه است، حرم رسول، مدینه؛ حرم امیرمومنان کوفه است وحرم من و فرزندانم قم است.
بدانید قم کوفه کوچک ماست.
بدانید بهشت هشت در داردکه سه در آن به سوى قم است.
بانویى از اولاد من در آنجا وفات مى کند که نامش فاطمه دختر موسى است.
همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مى شوند.»
این خبر و نحوه تعریف حضرت از قم به طور طبیعى مى توانست گروهى از اهالى رى را به عزیمت به سوى قم برانگیزد و درحقیقت اهمیت ویژه اى را که شهر قم به خاطر حضور فاطمه کبرى مى یافت براى آنان بازگو کند.
مى توان گفت به همین خاطر گروه هایى از مردم قم از جمله صاحبان فکر و اندیشه از آمدن چنین بانویى به قم مطلع بودند و براى فرا رسیدن آن زمان و یارى و پاس داشت مقدم وى لحظه شمارى مى کردند.
نکات دیگرى نیز از این روایت به دست مى آید از جمله این که قم حرم ائمه طاهرین است.
موضوعى که در ده ها روایت دیگر از زبان پیامبر(ص)، امام على(ع) و اغلب ائمه یکى پس از دیگرى به آن اشاره شده است.
در خبرى دیگر نیز امام صادق(ع) به پیشگویى تولد وى پرداخت.
آن روز یکى ازشیعیان به نزد حضرت آمد، امام را دید که با کودکى در گهواره سخن مى گوید.
گامى جلوتر نهاد و مبهوت از این واقعه پرسید: آیا با این طفل سخن مى گویید؟ امام او را دعوت کرد تا با کودک در گهواره سخن بگوید.
مرد باز هم جلوتر آمد و سلام کرد.
کودک نه تنها جوابش را داد؛ بلکه گفت: اى مرد نامى را براى دخترت [که تازه متولد شده است] انتخاب کرده اى که خداوند آن را دشمن مى دارد پس نامش را عوض کن[وى نام دخترش را حمیرا گذاشته بود] شگفتى مرد دو چندان شد.
آنگاه امام صادق(ع) فرمود: «این کودک فرزندم موسى است. خداوند از او دخترى به من عنایت مى کند که نامش فاطمه است. او را در سرزمین قم به خاک مى سپارند.
هر شخصى که او را در قم زیارت کند، بهشت برایش واجب مى شود».
پاکیزه نسب
پدرش موسى بن جعفر(ع) ملقب به کاظم، صابر، صالح و امین است که روز یکشنبه، هفتم ماه صفر سال ۱۲۸ هجرى قمرى در منطقه ابواء؛ محلى بین مکه ومدینه از بانویى پاکیزه به نام حمیده به دنیا آمد.
ابوبصیر درباره تولد موسى کاظم(ع)مى گوید: همراه امام صادق(ع) (سالى که پسرش موسى بن جعفر(ع) متولدگردیده سال ۱۲۸ ه-ق) براى شرکت در مراسم حج به سوى مکه رفتیم.
وقتى به سرزمین «ابواء» (منزل گاهى بین مکه و مدینه) رسیدیم، امام صادق(ع) براى ما صبحانه فراوان و خوب تهیه کرد، ما مشغول خوردن صبحانه بودیم که فرستاده حمیده(همسر امام صادق(ع» آمد و گفت:حمیده مى گوید: درد زایمان گرفته ام، و شما فرموده اید نسبت به این پسر اقدامى نکنم.
امام صادق(ع) بىدرنگ برخاست و همراه فرستاده حمیده رفت، و پس از مدتى نزد اصحاب بازگشت.
اصحاب پرسیدند: خداوند تو را شاد کند و ما را فدایت نماید،جریان حمیده چه بود؟ فرمود: خداوند حمیده را سلامت داشت و به من پسرى عنایت فرمود، که در میان مخلوقاتش از همه بهتر است، و حمیده در مورد آن نوزاد مطلبى به من گفت که به گمانش من آن را نمى دانم، در صورتى که من به آن از او آگاه تر هستم.
پرسیدم: قربانت گردم، آن مطلب چه بود؟ پاسخ داد: حمیده گفت؛ هنگامى که آن نوزاد متولد شد، «دستهایش را بر زمین نهاد و سر به سوى آسمان بلند کرد».
من به حمیده گفتم: این کار، نشانه رسول خدا(ص) و نشانه وصى بعد از اوست.
امام کاظم(ع) در سال۱۷۹ ه.ق به دستور هارون زندانى شد و سرانجام در روزجمعه بیست و چهارم یا بیست و پنجم ماه رجب سال۱۸۳ در بغداد مسموم گردید و به شهادت رسید و پیکر پاکش را در شهر کاظمین به خاک سپردند.
مادر حضرت معصومه (س)
حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) هر دو از یک مادر به نام «نجمه» (ستاره)متولد شده اند.
در کتابهاى تاریخى براى مادر حضرت ده نام و لقب ذکر شده است که عبارتند از: نجمه، تکتم، خیزران مرسیه، اروى، امالبنین، طاهره، سکن،سمانه، شقرا، صقر.
درباره زمان تولد، پدر، مادر، سن و مدت عمر نجمه خاتون اطلاعى در دست نیست و درباره اینکه وى اهل چه منطقه اى بوده است، نیز اختلاف نظر وجود دارد.
على اکبرمهدى پور مى نویسد: از تاریخ تولد نجمه خاتون اطلاعى در دست نیست و از مقدار سن شریفش به هنگام شرف یابى به دودمان امامت چیزى نمى دانیم.
تنها چیزى که در منابع حدیثى آمده،این است که وى به هنگام تشرف به خانه امام کاظم(ع) دوشیزه بوده است.
اما درمورد تابعیت وى که اهل چه کشورى بوده، تنها چیزى که در دست است این که وى اهل مغرب بود و مغرب در اصطلاح به سه معنا اطلاق مى شود:
۱-شمال آفریقا شامل؛ تونس، لیبى، مراکش و الجزایر ۲-مراکش ۳-اروپا
براى تعیین منظور از مغرب باید به واژه «مرسیه» استناد کنیم که در ذیل «خیزران»گفته مى شود «مرسى» به سرزمینهایى در فرانسه، اسپانیا و الجزایر اطلاق مى شود، ولى چون به وى «سکن نوبیه» و «شقراء نوبیه» نیز گفته اند، این احتمال که منظور شمال آفریقاست، تقویت مى شود و از این رو مرحوم خاتون آبادى به صراحت وى را اهل نوبه و زنگبار دانسته است، همچنین چون درباره نجمه خاتون واژه«مولده» (آنکه در کشور عربى متولد شده و نشو و نما یافته) به کار رفته لذا این احتمال که اهل کشورهاى غربى باشد رد مى شود.
اما درباره جایگاه رفیع مادرحضرت معصومه(س) همین نکته بس که امام کاظم(ع) مى فرمود: او را جز به فرمان خداو به استناد وحى خدا نگرفتم.
چشمه کوثر و فرزندان امام کاظم(ع)
فراوانى فرزندان نسل رسالت و ولایت از موضوعاتى است که قابل انکار نیست هر چند گاه اینامر که تعداد فرزندان ائمه به دهها نفر مى رسد براى برخى مورخان گران آمده وآنان سعى نمودهاند به روشهاى مختلف از تعداد آنها بکاهند اما حقیقت این است که«کوثر» همان کوثرى که خداى متعال در قرآن کریم سوره اى را به نامش نازل کرده،کلید حل مشکل است.
آن روز که ابراهیم یگانه فرزند حضرت پیامبر در هفده ماهگى در مدینه طیبه رحلت کرد و در بقیع به خاک سپرده شد، گروهى از منافقان و دشمنان و دشمنان مرگ وى را علامت بریده شدن نسل رسالت و نابودى اسلام دانستند و باکنایه و زخم زبان دل وى را آزردند.
این موضوع که به شدت پیامبر را افسرده کرد در نهایت به نزول سوره مبارکه کوثر انجامید و خداى متعال چنین فرمود:
«بسم الله الرحمن الرحیم. انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هوالابتر»
اعجاز این سوره منحصر در حسن و حسین فرزندان بلافصل على(ع) نبود بلکه در نسلهاى بعدى نیز همین معجزه الهى جریان یافت.
و به روشنى مى توان این معجزه آشکار را دید.
کوثرى جوشان در نسل تمام ائمه به ودیعه گذاشته شد که نسل نبوت وامامت را زنده نگاه داشت.
مرورى بر فشارها و اعدامها و سیاستهاى کینه توزانه حاکمان اموى و عباسى نشان مى دهد که چگونه همین «کوثر جوشان» گاه تنها باریکه حفظ نسل ولایت بود.
از این روى به نظر مى رسد نه تنها نباید کثرت اولاد امامان موجب بروز سؤال شود بلکه ظهور اعجاز الهى «کوثر» در طول حیات ائمه باید مارا به شگفتى و تحسین وا دارد.
یکى از این امامان معصوم که به کثرت اولاد مشهور است امام موسى کاظم(ع) است که تمام تاریخ نویسان به تعدد فرزندانش گواهى داده اند.
در بین نویسندگان تا آنجا که ما جستجو کرده ایم تنها عباس فیض نویسنده انجم فروزان به این حقیقت ظریف دست یافته و جارى کوثر را در نسل امام کاظم(ع) به تماشا نشسته است.
وى مى نویسد: «موضوع کثرت نسل پیغمبر اکرم از چیزهایى است که به شهادت حس و تاریخ به هیچ وجه قابل انکار نیست.
چنانچه خداوند تبارک و تعالى هم در قرآن مجید در آنجایى که مىفرماید: انااعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر بدین معنى تصریح فرموده، زیرا به اتفاق مفسرین منظور از کوثر کثرت نسل است و شان نزول این سوره آن است که ازدیاد در نسل با کمتر تاملى در این عصر اعجاز قرآن ثابت مىگردد. زیرا ذریه پیغمبر در کثرت چنانند که کوچکترین دیه و قریه اى را هم از آنها خالى نمى تواند یافت.
با اینکه از طرف بنى امیه و بنى عباس و خلفاى آنها براى اضمحلال این شجره طیبه و قطع نسل این دودمان شریف منتهاى کوشش و جدیت اعمال و به منظور انقراض سلسله فاطمیین انواع دسائس برانگیخته گشت که کربلا و قتل هفتاد و دو نفر یاران حسینى حتى اطفال شیرخوار و عملیات منصور دوانیقى و متوکل براى نمونه کفایت مى کند.
قتل ذریه پیغمبر در طف یا زنده زنده در گور کردن و در وسط پایه ها گذاردن و هزارها کشتارهاى دیگر که همواره پى در پى جریان داشت یک سلسله عوامل متعددى بودند که قطع نسل پیغمبر را ایجاب مى کرد و در عین حال این سلسله جلیله امروز هچنان توسعه پیدا کرده اند که شرق تا غرب را فرا گرفته اند و در طرف مقابل ذره امویان و دودمان عباسیان با تمام قدرت و عظمت سلطنت و خلافتى که دارا بودند و در قرون متمادى در ناز و نعمت زندگانى مى کردند.
امروزه کوچکترین اثرى هم ازآنها دیده نمى شود و شاید در سراسر این کشور هم یک نفر اموى یا عباسى وجودنداشته باشد و در کتاب سیاده الاشراف مسطور است موقعى که حسین بن على(ع) شهیدگشت در طایفه بنىامیه دوازده هزار گهواره طلا و نقره وجود داشت که اطفال شیرخوار خود را در آنها مى جنباندند و از براى سیدالشهدا(ع) فرزندى نبود جز سیدسجاد(ع) معذالک از بنى امیه نسلى باقى نیست و از سادات حسینى و رضوى در هرمنطقه جماعتى وجود دارند.
تعداد فرزندان
شیخ مفید۳۷ فرزند (۱۸ پسر،۱۹ دختر)، ابنخشاب (۲۰پسر، ۱۸ دختر)، سبط ابنجوزى (۲۰ پسر، ۲۰ دختر)، ابن شهرآشوب ۳۰ فرزند،عمده الطالب ۶۰ فرزند (۳۷ دختر،۲۳ پسر)، کشف الغمه ۳۸ فرزند (۱۸ پسر، ۲۰دختر) براى حضرت نقل کردهاند.
در باره حضرت معصومه(س) باید گفت که طبق همه نقلها نام فاطمه(س) ذکر شده است چه طبق نظر آنها که فاطمه را ۲ نفر یا ۴ نفر ذکر کرده اند زیرا در هر صورت فاطمه معصومه(س) همان فاطمه کبرى است که همه مورخان در باره وى اتفاق نظردارند.
عصرى که او شکفت دورانى که مىرفتبه شکفتن فاطمه معصومه بیانجامد،همزمان با امامت امام موسى بن جعفر(ع) بود که در سال ۱۴۸ ه. ق به امامت رسیدو مدت ۳۵ سال به امامت پرداخت، خلفاى بنى عباس در این دوران آنچنان عرصه را برامام و شیعیان تنگ کردند که راویان به هنگام روایت نمى توانستند صریحا از نام حضرت یاد کنند و ناگزیر کنیه هاى حضرت مانند (ابىابراهیم و ابىالحسن) یا القاب وى مانند (عبد صالح، عالم و …) را به کار برند و یا صرفا به رمز و اشاره مانند «رجل» بسنده مى کردند.
تقیه در این ایام شدت یافت و منصور، مهدى، هادى و هارون چنان وضعى پیش آوردندکه امام حتى از لحاظ مالى براى اداره زندگى و دخترانش در مضیقه قرار گرفت.
هارون آنگاه که به حکومت رسید، حضرت را زندانى کرد، گاه حضرت را آزاد مىکرد،دوباره زندانى مىساخت و همین وضع تا مدت ۱۴ سال ادامه یافت.
هارون با رفتارآمیخته به قساوت و سنگدلى چنان رعب و وحشتى به وجود آورد که شیعیان هرگز طعم امنیت را نچشیدند.
در چنین عصرى بود که زمان تولد حضرت معصومه(س) فرا مى رسید.
تا آن روز ۲۵ سال بود که على بن موسى الرضا(ع) یگانه فرزند نجمه خاتون بود،او این همه سال را در آرزوى تولد فرزندى دیگرى سپرى کرده و چشم به راه تولدکودکى بود که امام صادق(ع) بشارت شکفتنش را دهها سال قبل داده بود.
نجمه همه این سالها را هر چند منتظر ولى مطمئن سپرى کرد، على بن موسى الرضا(ع) نیزشادان و منتظر بود و تولد خواهرى بعد از دهها سال برایش مهم و جالب مىنمود،خانهاى که نجمه در آن منتظر تولد فرزندش بود، هنوز بوى رسالت را با خود داشت؛زیرا اولین بار که پیامبر(ص) به مدینه آمد، مدتى در آن خانه ساکن شد، لحظات به کندى مىگذشت، بوى باران کوچه هاى مدینه را آکنده کرده بود و نسیم شکفتن کوچه هارا یکى پس از دیگرى پشتسر مى گذاشت تا این که عطر خبر تولد کودکى به زلالى کوثر رسول را به خانه موسى بن جعفر(ع) آورد و به همه انتظارها پایان بخشید.
زمان تولد در سال، ماه و روز تولد فاطمه معصومه(س) اختلافات عمده اى وجود داردکه اصلىترین عامل، خفقان حاکم بر علیه شیعیان بود تا آنجا که امنیت آنها تنهابا تقیه محفوظ مى ماند.
در چنین زمانى که اسامى کنیزها و رقاصه هاى مجالس وهمنشینهاى دربار فاسد عباسیان به دقت ثبت مى شد، تولد و وفات اهل بیت در سکوتى مرگبار اتفاق مىافتاد.همچنین باید افزود: منعکس نشدن تاریخ موالید و وفیاتبانوان اهلبیت عمومیت دارد به طورى که تاریخ وفات حضرت فاطمه، مدفن حضرت زینب،تولد و وفات ام کلثوم، مادران همه امامان از امام زین العابدین(ع) تا امامعصر(عج) و دختران امامان از امام حسن تا امام عسکرى(علیهم السلام) کاملا مجهول است.
با این حال محققان با تکیه بر حدس و گمان و گاه استدلال، مستندات و شواهدتاریخى در صدد یافتن تاریخ دقیق یا تخمینى تولد و وفات وى برآمده اند در نهایت دو نظریه در این باره به وجود آمده است که عبارتند از: ۱ تولد وى در سال «۱۸۳» اتفاق افتاد.
این نظریه در برخى نوشته هاى معاصرین بدون ذکر سند نقل شده است.
از جمله؛ مهدى سلطان العلما رازى در سال۱۳۳۹ ضمن رسالهاى درباره اعمال جمکران مى نویسد: در کتاب «نزهه الابرار فى نسب اولاد الائمه الاطهار» و کتاب«لوامع الانوار فى طبقات الاخیار» که کتاب مفصلى است چنین ضبط شده است «ولاده فاطمه بنت موسى بن جعفر(علیهم السلام) فى مدینه المنوره غره ذى القعده بقیه ازصفحه۳۷ الحرام سنه ثلاث و ثمانین و ماه بعد الهجره النبویه.» اما به دلایل مختلفى این نظریه از سوى محققان رد شده است.
ذبیح الله محلاتى در ریاحین الشریعه مى نویسد: آنچه را که برخى از جهت بعضى از اغراض نسبت مى دهند که فلانه مجتهد در مدینه طیبه تعین یوم وفات و تولد آن، تو را از کتاب لواقح الانوار استخراج کرده،بىاصل است زیرا کتاب لواقح الانوار در نظر من موجود است و اصلا چنین مطلبى در اونیست.
احتمال دادم کتاب دیگرى باشد تا اینکه خدمت علامه نسابه دانشمند آقانجفى؛ شهابالدین تبریزى شرفیاب شدم.
این مطلب را عنوان کردم، فرمود: من کسى راکه چنین جعلى کرده، ملاقات کردم.
معلوم شد غرضى داشته که ذکر آن مصلحت نیست.
همچنین درصورت قبول این نظریه سال ولادت حضرت معصومه یا سال شهادت پدر بزرگوارش (۱۸۳ ه.ق)مصادف مىشود حال آنکه بعد از فاطمه معصومه این امام همام صاحب سه دختر دیگرنیز شده است که لازمه اش وجود فاصله بین تولد فاطمه معصومه و آنها و زندانى شدن پدر (۴ سال) و شهادتش ۲۵ رجب سال۱۸۳ ه.ق خواهد بود.
خصوصا اینکه حضرت چهارسال آخر عمرش را در زندان گذرانده است و از خانواده اش که در مدینه بودند، دوربود.
۲-تولد در سال۱۷۳ ه. ق واقع شد.این نظریه از طرفداران بیشترى برخوردار است که ضمن رد دلایل سال۱۸۳، صدقمدعیان این نظریه نیز به اثبات مىرسد. مرحوم شیخ على نمازى صاحب مستدرک السفینه ذیل ماده فطم با قاطعیت تمام در اینباره مىنویسد: «فاطمه المعصومه المولوده فى غره ذىالقعده سنه۱۷۳ ه. ق.»
مرحوم عمادزاده اصفهانى نیز بدون ابهام معتقد است که حضرت در ماه ذى القعده سال ۱۷۳ متولد شد.
در این صورت شش سال تا زمان زندانى حضرت فرصت باقى خواهد ماند که بگوییم سه فاطمه دیگر در این مدت متولد شده اند.
نظرى بر اسامى و القاب حضرت فاطمه معصومه(س)
۱. فاطمه
این مجلله عظیم الشان هم نام حضرت زهرا(س) و فاطمه یا فاطمه کبرى نامیده شده است.
در روایتى درباره مقام والا و عظمتشان حضرت زهرا(س)و علت نامیده شدن ایشان به فاطمه آمده است:
محمد بن مسلم گفت: از ابوجعفر امام باقر(ع)شنیدم که فرمود:
فاطمه داراى جایگاهى کنار در جهنم است. وقتى روز قیامت مى شود،میان دو چشم هر نفر، مومن یاکافر نگاشته مى شود. آنگاه به کسىکه دوستدار اهلبیت است و گناهان فراوانى دارد، دستور داد همى شود به آتش افکنده گردد. وقتى حضرت فاطمه آن شخص را مى بیند، مى گوید: بارالها! مولاى من! مرا فاطمه نام نهادى و به واسطه منمىخواستى از کسانى که دوستدار من و ذریه ا م هستند، درگذرى وعده ات حق است و تو از وعده ات تخلف نمى کنى.
در آن زمان خداوند عزیز و والامرتبه مى فرماید: درست گفتى، تورا فاطمه نام نهادم و مىخواستم به خاطرتو از کسى که دوستت دارد، و پیرو توست و به خاندانت علاقمند و پیرو آنان است،درگذرم. پیمانم حق است و من خلف وعده نمىکنم؛ به این سبب بهبنده ام فرمان داخل شدن در آتش را دادم تاتو درباره او شفاعت کنى. تو را شفیع قرار دادم تا براى ملائکه و پیامبران وفرستادگانم و صاحبان این توقفگاه، جایگاه و منزلتت درپیشگاه من مشخص شود. هرکس را که دیدى میان دو چشمش کلمه مومن است، مى گیرى و داخل بهشت مى کنى.
حضرت معصومه (س)نیز چون حضرت فاطمه زهرا (س)داراى مقام شفاعت است. و احتمالا نامیده شدن وى به فاطمه بى ارتباط بااین مقام نبوده است. به هر تقدیر به واسطه این بانوى گرامى بسیارى ازشیعیان داخل بهشت مى گردند. در اینباره امام صادق(ع) مى فرماید:
«... الا ان للجنه ثمانیه ابواب، ثلاثه منها الى قم. تقبض فیهاامراه هى من ولدى و اسمها فاطمه بنت موسى تدخل بشفاعتها شیعتىالجنه باجمعهم.»
آگاه باشید، براى بهشت هشت دراست؛ سه تا از آنها به سوى قمباز مى شود. در آنجا بانویى قبض روح مىشود. او از جملهفرزندانم، و نامش فاطمه دختر موسى است. به شفاعت او همه شیعیان داخل بهشت مىگردند.
برخى از نویسندگان در توضیح روایت فوق گفته اند:
مقتضاى این خبر آن است که از براى آن مخدره(فاطمه معصومه)درنزد خداى تعالى مقام محمودى مى باشد که شفاعت نمودن آن مخدره باشد(در)روزجزا. و از براى او نزد خدا شانى است عظیم که آن حضرت و هکذا برادرش حضرت رضا(ع) که در زیارتش مى فرماید: «ان لک عندالله شانا من الشان.» و هکذا حضرت جواد. درکتاب مفتاح الجنان مذکور است که حضرت رضا فرمود: هرکه زیارت کند او راهمچنان است که مرا زیارت کرده است. گرچه مولف مفتاح معلوم نیست، اما از احادیث معتبر نیز(چنین مطلبى)استفاده مى شود. درحدیث است که «من زار ذریتهما کانما زارهما» ؛ هرکس ذریه حضرت حسن و حسین را زیارت کند، مثل کسى است که خود آنها را زیارت کند. حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم حسنى نیز مشمول همین حکم مىباشند.
آرى، حضرت معصومه از مقام محمود یعنى مقام شفاعت برخوردار است:
۲. معصومه
حضرت فاطمه معصومه مستغرق درعبادت، و از آلایش به معاصى و زشتیها پیراسته و عصمت مادرش زهرا(س) در او تجلى نموده است.
براساس پاره اى از روایات، لقب معصومه از سوى امام رضا(ع)به این بانوى عظیم الشان اعطا گردید. علامه مجلسى دراین باره گوید: امام رضا(ع) درجایى فرمود:
«من زار المعصومه بقم کمن زارنى» هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسى است که مرازیارت کرده است.
۳. کریمه اهلبیت (س)
حضرت معصومه درزبان علما و فقهاى شیعه به لقب «کریمه اهلبیت» یاد مى شود. از میان بانوان اهلبیت این نام زیبا تنهابه او اختصاص یافته است.
بر اساس رویاى صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر مرحوم آیت الله سیدمحمود مرعشى نجفى(م ۱۳۳۸ ه .)این لقب از طرف امام صادق(ع) برحضرت معصومه اطلاق شده است. در این رویا امام صادق(ع)به آیت الله نجفى که با دعا و راز و نیاز تلاش پىگیرى را براى یافتن قبرمطهر حضرت زهرا(س) آغاز کرده بود، خطاب فرمود:
«علیک بکریمه اهلبیت» ؛ برتوباد به کریمه اهلبیت.
لقبهاى حضرت معصومه(س)از زیارتنامه ها
تاآنجایى که ما اطلاع یافتیم، سه زیارتنامه براى حضرت معصومه ذکر شده است: یکى از آنها مشهور و دوتاى دیگر غیرمشهور است.
اسامى و لقبهایى که براى حضرت معصومه در دو زیارتنامه غیرمشهور ذکر شده، به قرار ذیل است:
طاهره(پاکیزه)؛ حمیده(ستوده)؛ بره(نیکوکار)؛ رشیده(رشدیافته)؛ تقیه (پرهیزکار)؛ رضیه(خشنود از خدا) ؛ مرضیه(مورد رضایت خدا)؛ سیده طاهره(بانوى پاکیزه)؛ سیده صدیقه(بانوى بسیار راستگو)؛ سیده رضیه مرضیه(بانوى خشنود ازخدا و مورد رضاى او)؛ سیده نساء العالمین(سرور زنان عالم)
لقبهاى دیگر آن بانو
محدثه و عابده و مقدامه (بانوى پیشتاز) از دیگر صفات و القابى است که براى حضرت معصومه عنوان شده است .