نیمه شعبان در فرهنگنامهها و متون کهن، «شب برات» نامیده شده و این بدان خاطر است که بنا به روایات، خداوند در این شب «برات آزادی» از دوزخ را به بندگان خود میبخشد و این شب برات در ادب فارسی و متون کهن نظم و نثر بازتابهایی داشته که به چند مورد آن اشاره می رود:
ابوریحان بیرونی در کتاب «التفهیم» در اینباره چنین آورده:«و شب پانزدهم از ماه شعبان، بزرگوار است و او را «شب برات» خوانند و همی پندارم، این از قبیل آن است که هر که اندرو عبادت کند و نیکی به جای آورد، بیزاری یابد از دوزخ».
[۱]
رامپوری نیز در «غیاث اللغات» شب نیمه شعبان را «شب برات» دانسته مینویسد:«شب برات شب پانزدهم شعبان است که در آن شب ملائکه به حکم الهی حساب عمر و تقسیم رزق میکنند».
[۲]
حافظ، شب برات را شب قدر دانسته و در غزل معروف خود، شب قدر و «شب برات» را هنرمندانه با هم آورده میسراید:
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی |
|
آن «شب قدر» که این تازه «براتم» دادند |
|
|
|
اما این که «برات» به چه معناست و بن و ریشه این واژه چیست؟ در «حافظ نامه» این توضیحات آورده شده است:«برات» از «برائت» عربی است و آن: «نوشتهای است که بدان، دولت بر خزانه یا حکام، حواله وجهی دهد.»
[۳]
علامه قزوینی در حواشی خود بر «چهار مقاله» با استناد به «ذیل قوامیس عرب» به نقل از «دُزی» می نویسد:«برات را به «بروات» جمع بندند و این کلمه عربی است و در اصل «برائت» بوده و به معنای «بریءالذمّه گردیدن از دَین» است و صواب آن در جمع «براءات» یا براوات است. گویندگان فارسی به اعتبار حواله مکتوب هر حواله یا وارد معنوی را نیز «برات» اصطلاح کردهاند.»
[۴]
نیمۀ شعبان اگرچه شرافتش را وامدار مولودی است که در این روز زمین را با قدوم خویش متبرک ساخته است، در تقویم عبادی اهل ایمان، نیز از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار است. در روایاتی که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده،
فضیلتهای بسیاری برای عبادت و راز و نیاز در شب و روز نیمۀ شعبان شمرده شده است.
بنابراین شایسته است افزون بر برپایی جشن و سرور در شب با عظمت نیمۀ شعبان، از بزرگی و عظمت آن شب غافل نشده، اعمال عبادی را به دقت انجام دهیم.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند:«نیمه شعبان، شبی است که حق تعالی آنرا برای ما اهل بیت قرار داد در برابر «لیله القدر» که آنرا برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرار داده است.»
سید بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» در والایی این شب، اینگونه آورده است:«جدم ابوجعفر طوسی (شیخ طوسی) به نقل از ابویحیی آورده که امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: از پدرم امام باقر (علیهالسلام) درباره فضیلت شب نیمه شعبان پرسیده شد، فرمودند: «این شب برترین شب بعد از شب قدر است. خداوند در این شب، نعمتهای افزون خود را به بندگانش ارزانی میدارد و به منت خود میآمرزد، در این شب در تقرب به درگاه خداوند متعال بکوشید زیرا این شبی است که خداوند عزّوجل بر خود سوگند یاد کرده که هیچ خواهنده و سائلی را تا زمانی که معصیتی را نطلبد، ردّ نکند. همچنین این شبی است که خداوند آنرا در برابر شب قدر که برای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرار داده، برای ما اهل بیت قرار داده است. پس در دعا و ثنا به درگاه خدای متعال بکوشید.»
سید همچنین در فضل و فضیلت این شب شریف روایتی معروف را که در آن سرآمد عمر آدمیان و تقسیم روزی همگان و رویدادهای سال آینده تقدیر میگردد، آورده و آنرا با روایت مشهوری که همه رخدادهای بالا در شب قدر ماه رمضان هر سال اتفاق میافتد، سنجیده آنرا به خوبی تأویل و توجیه مینماید که به خاطر اهمیت آن، سخنان سید را به طور کامل می آوریم: «در برخی از کتابهای دعا آمده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: در شب نیمه شعبان خوابیده بودم که جبرئیل آمد و گفت: ای محمّد! آیا در این شب میخوابی؟ گفتم: مگر امشب چه شبی است؟ گفت: نیمه شعبان! برخیز! پس مرا اینسان بیدار کرد و با خود به بقیع برد و گفت:سرت را بلند کن که امشب، درهای آسمان گشوده میگردد و در نتیجه درهای رحمت، خشنودی، آمرزش، تفضّل، توبه، نعمت، بخشش و نیکی در آن گشاده میگردد و خداوند در آن به شماره مو و پشم چارپایان، بندگان را آتش جهنم آزاد میکند و سر آمد عمر انسانها را در آن استوار میسازد و روزیهای همگان را تا سال آینده تعمیم میکند و همه رخدادهای سال آینده در این شب نازل میگردد...»
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
«مَن أحيا لَيلةَ العِيدِ و لَيلةَ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، لَم يَمُتْ قَلبُهُ يَومَ تَموتُ القُلوبُ»
هرکس شب عید و شب نیمه شعبان را با عبادت زنده بدارد، روزی که قلبها همه بمیرند، قلب او نخواهد مرد.»
از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده است که پدر بزرگوارش (در پاسخ کسی که از فضیلت شب نیمۀ شعبان پرسیده بود) فرمود:
این شب، برترین شبها پس از شب قدر است. خداوند سبحانه و تعالی در این شب، فضلش را بر بندگان جاری میسازد و از منت خویش، گناهان آنان را میبخشد. پس بکوشید در این شب به خداوند سبحانه و تعالی نزدیک شوید. همانا این شب، شبی است که خداوند سبحانه و تعالی به وجود خود سوگند خورده است که در آن، درخواست کنندهای را (تا آنگاه که درخواست گناه نداشته باشد) از درگاه خود نراند. این شب، شبی است که خداوند سبحانه و تعالی آنرا برای ما خاندان قرار داده است؛ همچنانکه شب قدر را برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرار داده است؛ پس بر دعا و ثنای خداوند تعالی بکوشید، که هرکس در این شب صد بار او را تسبیح گوید، و صد بار حمد الهی را بر زبان جاری سازد و صد بار زبان به تکبیر گشاید و صد بار بگوید: «لا اله الا الله»، خداوند سبحانه و تعالی از سر فضل و احسانی که بر بندگان دارد، همۀ گناهان او را بیامرزد و درخواستهای دنیایی و آخرتی او را برآورده سازد؛ چه درخواستهایی که بر خداوند سبحانه و تعالی اظهار کرده و چه درخواستهایی که اظهار نکرده و خداوند سبحانه و تعالی با علم خود بر آنها آگاه است.
[ویرایش]
اعمال شب نیمه شعبان فراوان است؛ از جمله آنها غسل و احیاء و شب زندهداری به نماز و دعا و استغفار است، اما بافضیلتترین عمل این شب، زیارت امام حسین (علیهالسلام) است. آمده است که اگر کسی خواست روح یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر با او مصافحه کند، در این شب امام حسین (علیهالسلام) را زیارت کند و کمترین حد این زیارت آن است که زیر آسمان یا روی بام بروی، سمت راست و چپ خود را نگاه کنی، آنگاه سر به آسمان بلند کنی و بگویی: «السلام علیک یا اباعبدالله یابن رسول الله السلام علیک و رحمه الله و برکاته».
سید بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» یکی از اعمال و آداب این شب را اقامه نماز صد رکعتی نوشته و در کیفیت آن مینویسد:در روایتی درباره فضیلت صد رکعت نماز در هر رکعت سوره حمد یک مرتبه و سوره توحید ده مرتبه آمده است که از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: «هر کس این نماز را در این شب بخواند، خداوند هفتاد بار به او نظر رحمت میکند و در هر نظر، هفتاد حاجت او را برآورده میکند که کمترین آنها، آمرزش اوست...»
[۱۴]
غزالی در کتاب احیاء علوم الدّین پس از ذکر کیفیت نماز شب نیمه شعبان میآورد: «سلف (=پیشینیان) این نماز را اقامت نمودندی و «صلوة الخیر» خواندندی و بر آن جمع شدندی و بسی بودی که به جماعت گزاردندی و حسن بصری گفت:«از سی کس از اصحاب پیامبر شنیدم که هر که در این شب نماز کند، حق تعالی در وی هفتاد نظر رحمت فرماید که به هر نظری، هفتاد حاجت وی را روا کند و کمتر آن آمرزش است.»
[۱۵]
ابن بطوطه جهانگرد مسلمان از اهتمام مکّیان به این نماز در شب نیمه شعبان و احیای این شب اینگونه گزارش میدهد: «شب نیمه شعبان و از لیالی متبرکّه است. مردم مکه این شب را به طواف و نماز و عمره میگذراندند. هر دسته پشت سر پیش نماز در مسجدالحرام گرد آمده، چراغها و مشعلهها میفروزند. از اعمال این شب، صد رکعت نماز است...»
[۱۶]
ابن جبیر دیگر جهانگرد مسلمان نیز از عنایت مکّیان به این شب و آداب و آیین آن اینگونه مینویسد: «این شب مبارک، نزد اهل مکه به سبب روایتی شریف که درباره آن رسیده، بسیار بزرگ است. آنان در این شب به اعمال خیر و عبادات از عمره و طواف نماز فرادا و جماعت میپردازند و به چند گونه این اعمال را به جا میآورند. ما شب شنبه که همان نیمه شعبان بود به راستی مراسمی بزرگ و اجتماعی ستُرگ در حرم مقدّس پس از نماز مغرب دیدیم. مردم، گروه گروه به خواندن نمازهای نافله میپرداختند... هر گروهی را پیشنمازی بود. حصیرها گسترده و شمعها افروخته و دلها از شوق سوخته... مردم در آن خجسته شب به چند دسته تقسیم شده بودند، بیشتر آنان مالکی مذهب بودند. آن شب از شبهای نامداری بود که امید میرود از زبده شبهای تقرّب باشد.»
[۱۷]
ابن بطوطه یکی از آیین و آداب مصریان را در این شب، حضور در زیارتگاهها میداند و از مشاهدات خود مینویسد که: «مردم مصر شب نیمه شعبان را در گورستانها و زیارتگاهها بسر میبرند.»
[۱۸]
شمسالدّین دمشقی از آیین بزرگداشت شب نیمه شعبان در دمشق اینگونه روایت میکند: «دمشق شهری است از روزگار قوم عاد و بس کهن... در این شهر مسجد جامعی است که غرق در زیبایی، نکویی، کمال و جمال است و از شگفتیهای گیتی است. شب نیمه شعبان در این مسجد دوازده هزار قندیل با پنجاه قنطار دمشقی، روغن چراغ زیتون در آن شعلهور می شود، البته این مقدار جز قندیلهایی است که در مسجدهای دیگر، گورستانها، خانقاهها، کاروانسراها و بیمارستانهای این شهر برافروخته میگردد.»
[۱۹]
البته شمسالدین دمشقی ذکر نمیکند که چرا دمشقیان در این شب خاص، این همه قندیل در اماکن مذهبی برمیافروختهاند؟! ناگفته پیداست که آنان نیز مانند دیگر مسلمانان برای این شب شریف، شکوه و شرافتی ویژه و ارج و مرتبتی والا قائل بودهاند و آن را به احیا، عبادت و شب زندهداری میگذراندهاند.
[ویرایش]
امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در سر شب نیمه شعبان متولد شد.
شیخ صدوق از حکیمه دختر امام جواد (علیهالسلام) روایت کرده که: امام حسن عسکری (علیهالسلام) کسی را به سراغ من فرستاد که: «ای عمه! افطار پیش ما باش؛ امشب شب نیمه شعبان است و خداوند تبارک و تعالی حجت خود را در زمین ظاهر میکند». خدمت ایشان رفتم و عرض کردم به خدا که در همسر شما نرجس اثر حملی پیدا نیست. حضرت فرمودند: «همان است که به تو گفتم». نماز خواندم، افطار کردم و خوابیدم. برای نماز شب که بیدار شدم و نافله شب را خواندم، نرجس هنوز خواب بود. مشغول تعقیبات شدم. خوابم گرفت اما دوباره از خواب پریدم. نرجس همچنان خواب بود؛ اما خیلی زود بیدار شد و آماده نماز شب شد. هنوز هیچ آثاری از حمل در او پیدا نبود. در دلم چیزی گذشت که ناگهان صدای حضرت عسکری (علیهالسلام) بلند شد که: «ای عمه! تعجیل مکن! امر ولادت نزدیک است!».
شروع به خواندن سوره سجده و سوره یس کردم که دیدم نرجس به حالت فزع درآمد. به او گفتم:آیا چیزی احساس می کنی؟ گفت:بله... اما هر دوی ما را خواب سبکی فراگرفت. وقتی بیدار شدیم، آن مولود مسعود به دنیا آمده بود. جامه را از روی او برداشتم، دیدم در سجده است. او را در آغوش گرفتم. پاک و آراسته بود. صدای پدرش بلند شد که ای عمه پسرم را بیاور. او را پیش پدرش بردم. حضرت دستهای خود را زیر ران و کمر و قدمهای نوزاد را بر سینه مبارک خود گذاشت و زبان مبارکش را در دهان او برد و دست بر چشم و گوش و مفاصلش کشید و فرمود:«پسرم! تکلم کن!» کودک به سخن آمد:«اشهد ان لا اله الالله وحده لاشریک له و اشهد ان محمد رسول الله» پس بر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و سایر ائمه صلوات فرستاد تا به نام پدر بزرگوارش رسید و ساکت شد.